دیده ام گردید نابینا و هجران سرنگشت
یوسف گم گشته ام دیگر به کنعان برنگشت
همچو مجنون از جنون سرگشته در صحرا شدم
مردم از هجران یار و انتظار آخر نگشت
داروی دردم بود دیدار رویت ای طبیب
حال این بیمار عاشق از دوا بهتر نگشت
یکشف السو در دعا خواندیم با امن یجیب
کیست آن عاشق کز هجر رفتنت مضطر نگشت
حجت ابن العسگری کن بر این بنده هایت یک نظر
این نفس در سینه شاید رفت و دیگر برنگشت
امشب بد جوری حال مداح گرفته شد.سه تا پسربچه فسقلی ریخته بودند دورش بعد توی شوریکیشون به مداح گفته بود بده من هم بخونم و سیم میکروفن رو کشیده بود و به مداح گفته بود تو رو خدا یکبار بخونم .بعد از مراسم ما که فیلم می گرفتیم رفتیم پیش مداح دیدیم هنوز ول کن مداح نیستن و یکیشون ولکن چراغ قوه مداح نیست.....
حکیمی طعام می خورد. پرسیدند چه می کنی؟
گفت: دنیا را فریب می دهم؟
گفتند: این چگونه باشد؟
گفت: نان دنیا می خورم و کار آخرت می کنم.
با سلام
تا محرم جند روز دیگه باقی مونده ولی کارهای محرم از چندماه قبل شروع شده برای دیدن سایت عاشورائیان
اینجا رو کلیک کنید http://www.123-a.com