فضولی ممنوع!
خلیفه دوم شبی در مدینه شبگردی (ولگردی) می کرد ،از خانه ای آواز سرودی شنید ،از دیوار بالا رفت و بدان سرا درآمد ،عده ای را مشغول عیش و نوش دید . گفت :ای دشمنان خدا گمان کرده اید که خدای برترین،چنین گناهی را بر شما نمی شمارد ؟یکی از آنها گفت :ای خلیفه !شتاب مکن . اگر ما یک گناه کرده ایم . تو سه گناه کردی . نخست اینکه خدا می فرماید (ولاتجسسوا)و تو تجسس کردی . دوم اینکه فرمود (و اتوا البیوت من ابوابها )و تو از بام درآمدی. سوم اینکه فرمود(و لا تدخلوا بیوتا غیر بیو تکم حتی تستانسوا و تسلمو علی اهلها)اما تو بی اجازه در آمدی و سلام نکردی !خلیفه گفت:اگر ببخشم ،توبه می کنید گفتند : آری . پس آنها را بخشید و از دیوار پائین پرید و به راه خود ادامه داد!!!
(کیمیای سعادت)