دیشب چه حالی داد
بعد از چند هفته تونستم برم هیئت.
حمید هم کم نگذاشت و کلی شعرهای توپ واسمون خوند بعدهم مثل همیشه یه چایی داغ تو سرمای حیاط مسجد می چسبید....